شعر نو های من
دو شنبه 27 آذر 1391برچسب:, :: 11:52 :: نويسنده : کوروش کبیر
باید رفت ....... باید دید .... باید مزه ی عشق را چشید ... باید طعم آغوش کسی را زیر باران حس کرد ... باید از این همه احساس که اینجا جاریست .... جرعه ای را نوشید .... باید عاشق شد و از وسوسه ها دوری کرد ... باید از اشوه یه معشوقه گریست .... باید از حس حسادت به رقیب ، جوشی شد ... باید از آتش افتاده به دل درس گرفت .... باید از حسه خوشه بوسه شبی را خوابید ... باید از پنجره تعبیرقفس را پرسید ... باید احساس پشیمانی کرد ، لحظه ای وقت سحر ... وقت باران که تو در خواب زمستان هستی ... باید از عشق کمی صحبت کرد... باید از ابربهاری ترسید ... باید از آتش دل روشن شد ... باید احساس کسی را پرسید ... که مرا می خواهی ...؟ دله تو با من هست ؟ باید از پنجره ی باز پرید .... بین آغوشه کسی جای گرفت ... باید از عشق گریست ، وقت تنهائیها ... باید از فکر خیانت رد شد .... باید از حس امانت فهمید .... قلب من پیشه تو میماند تا ...... مرگ از دوست جدایم بکند ... نکند تا که خیانت بکنی ... من خیانت کارم ... یک نظر گل دیدم ... فارغ از غنچه نازی که کنارم خوابست ... تقدیم به عزیزم نظرات شما عزیزان:
|
درباره وبلاگ به وبلاگ من خوش آمدید آخرین مطالب آرشيو وبلاگ پيوندها
برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان شعر نو های من و آدرس sherenohaieman.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد. نويسندگان |
|||
![]() |